کد مطلب:142023 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:232

هجرت از مدینه
حسین (ع) در شبهای آخرین مدینه، چند بار به زیارت مرقد پیامبر رفت و هر بار خطاب به حضرتش سخنها گفت و از بی وفایی امت شكوه ها كرد. در یكی از همین شبها روبروی قبر جدش رسول خدا ایستاد و گفت:

«اللهم ان هذا قبر نبیك محمد (ص) و انا ابن بنت نبیك و قد حضرنی من الامر ما قد علمت اللهم انی احب المعروف و انكر المنكر و اسئلك یا ذالجلال و الاكرام بحق هذا القبر و من فیه الا اخترت لی ما هو لك رضی. [1] .

خدایا! این قبر پیامبر تو محمد است و من فرزند دختر پیامبر تو هستم، به درستی تو خود آگاهی كه من در آستانه چه رویدادی قرار گرفته ام. خدایا! من نیكی را دوست دارم و از زشتی بیزارم. ای خدای پرشكوه و كرامت بخش! از تو می خواهم كه به احترام این قبر و كسی كه در درون آن است برای من اختیار نمایی آنچه كه رضای تو و فرستاده تو در آن است.»

حسین (ع) به هنگام زیارت مرقد پیامبر (ص) افزون بر تصریح هدف، كه امر به معروف و نهی از منكر است، از خداوند می خواهد، به سبب تربت پاك پیامبر و پیكر مدفون آن حضرت، او را در راهی كه برگزیده است یاری فرماید.

اینگونه زیارت و دعا، به مؤمنان و آیندگان می آموزد كه هدف از زیارت، اولا تأسی به اولیا و صالحان است در گفتار و كردار،ثانیا استعانت از حضرت حق است در كنار تربت پاكان، و در حقیقت، محبوبترین مكان در نزد آفریدگار جهان.


نوشته اند آن حضرت، سپس به مناجات با پروردگار پرداخته و پیوسته می گریست تا به نزدیك صبح كه لحظه ای خوابش برد، هنگامی كه به خانه بازگشت، رؤیای صادقه خویش در حرم پیامبر را برای خاندان خود و بنی عبدالمطلب نقل كرد. او در خواب دیده بود: كه رسول خدا به نزد وی آمد، و او را به سینه خویش چسبانید، و میان دو چشمش را بوسید، و آنگاه فرمود: حسین عزیزم! گویا به همین زودی در زمین كربلا كشته شوی و در خون خود غوطه ور گردی، گروهی از امت من با لب تشنه سر از تنت جدا كنند و با اینحال به شفاعت من در روز قیامت امیدوارند ولی هرگز از شفاعت من بهره مند نخواهند گردید. عزیزم! پدر و مادر و برادرت نزد من آمدند و آرزومند دیدار تو هستند، تو در بهشت درجاتی داری كه جز با شهادت به آنها نرسی! [2] .

آن روز را خاندان پیامبر با اندوه سپری كردند و چون شب فرارسید، و پاسی از آن گذشت، حسین (ع) به سوی قبر مادر و برادر شتافت و تا به صبح در آنجا ماند و آنگاه با آن مزار شریف وداع كرد. [3] .

برخی از پژوهشگران صحت وقوع رؤیای یاد شده را رد كرده اند و برای اثبات نظر خود چنین دلیل آورده اند كه: «از همه ی این تواریخ استفاده می شود امام حسین (ع) بعد از آن كه برای بیعت احضار شد یك شب بیشتر نتوانست در مدینه بماند و آن یك شب هم طبق نوشته ی علمای بزرگ شیعه (مثل شیخ مفید و طبرسی و فتال نیشابوری) در منزل خود ماند و شب بعد به مكه هجرت فرمود. و طبق نوشته ی بعضی از مورخان حتی یك شب هم در مدینه نماند و همان شب اول كه برای بیعت


احضار شد به مكه رفت. [4] .

اولا همان گونه كه محقق یاد شده خود نوشته اند: طبق گزارشهای برخی از مورخان و علمای بزرگ شیعه، مانند شیخ مفید، طبرسی و فتال نیشابوری، امام حسین (ع) پس از احضار، یك شب در مدینه حضور داشته است وامكان زیارت مرقد نبوی و رؤیای مزبور در همان شب وجود داشته است.

ثانیا امكان وقوع رؤیا در شب های پیش هم بوده است، با توجه به این كه مسأله بیعت خواهی برای یزید و سر تافتن امام حسین (ع) از این فرمان از زمان معاویه نیز مطرح بوده است.

منابعی كه این رؤیا را نقل كرده اند نیز تا حدود زیادی قابل اعتماد هستند. زیرا كه این روایت در امالی صدوق، مقتل خوارزمی، و فتوح ابن اعثم نقل شد است، و اگر چه تفاوتهای اندكی در نقل قولهای آنها دیده می شود ولی سیاق هر سه یكی است و درباره ی وقوع اصل رؤیا اختلافی میان آنها نیست. معنای عرفی امام پس از احضار، یك شب در منزل خود ماند وشب بعد به مكه هجرت فرمود، نیز یه معنای این نیست كه به هیچ وجه پا از خانه بیرون نگذاشته و هرگز به مسجد و مرقد پیامبر نرفته، بلكه حاكی از آن است كه آن حضرت به جای دیگری غیر از منزل خود پناه نبرده؛ چنانكه روایت مورخان بزرگ از جمله ابن اثیر این واقعیت را تأیید می كند. [5] .


[1] مقتل خوارزمي، ج 1، ص 186.

[2] امالي صدوق، مجلس س ام، ص 15.

[3] مقتل خوارزمي، ج 1، ص 187.

[4] شهيد جاويد، نعمت الله صالحي نجف آبادي، ص 369.

[5] الكامل، ج 4، ص 17.